عصرفارس رمان
عصرفارس رمان
دانلود رمان شاپرک تنها پروانه قدیمی

دانلود رمان شاپرک تنها پروانه قدیمی pdf بدون سانسور

دانلود رمان شاپرک تنها از پروانه قدیمی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

روشنا بعد از ده سال عاشقی روز عروسیش با آرمین بدون داماد به خونه پدری برمیگرده در اوج غم و ناراحتی متوجه غیبت خواهرش میشه و آه از نهادش بلند میشه. به هم خوردن عروسیش موجب میشه، رازهایی از گذشته برملا شه، رازهایی که تاوانش را روشنا با تموم مظلومیت و معصومیتش داده… روشنا با قلبی شکسته شاهد ازدواج خواهرش با عشقش میشه و دلیل این ازدواج هم معماییه که آرمین و روشنا در پی کشف اون راز هستند. رازی که دردی سنگین تر روی دل روشنا و آرمین میذاره تا جایی که روشنا ترک دیار میکنه و آرمین به یک مرد خشن تبدیل میشه و آوار میشه بر سر رویا تا اینکه…

خلاصه رمان شاپرک تنها

شیک پوشی و سربه زیر بودنش قلبش را به تپش انداخته بود و حالا بی آبرو بودنش همان قلب پرتپش را به آتش کشیده بود. چقدر سرخ و سفید شده بود تا از زیرزبان خواهرش ماهین که همکلاسش بود، نام آرمین را فهمیده بود از ماهین شنیده بود آرمین دو سال از او بزرگتره، یک سال جهشی درس خوانده بود و در هفده سالگی در حال آماده شدن برای کنکور بود یک روز به طور اتفاقی دیده بود برای درس خواندن به پشت بام می رود امان از دلی که کبوتر جلد بام شد و میعادگاه عشق یک طرفه اش پشت بام خانه شد. صدای در اتاق او را به خانه

تاریکشان پرت کرد. آفتاب غروب کرده بود و هیچ کس نایی برای روشن کردن چراغ نداشت. صدای خشدار پدرش در گوشش پیچید: به مادرت به آب قند بده… دیگه گریه زاری بسه… صدای هق هق مادرش بالا رفت: – تمومش کن زن… دیگه دختری به اسم رؤیا نداریم… فکر کن همین امروز توی قبرستون چالش کردی. – ای خدا این چه بلایی بود به سرمون اومد. پدر با سر به او اشاره کرد به آشپزخانه برود. رنگ صورت مادرش سفید شده بود با عجله به آشپزخانه رفت و با دستان لرزانش لیوان آب قندی آماده‌ کرد و برگشت وحید لیوان را گرفت و کنار هما نشست.

صدای ضجه های هما بالا رفته بود و به سروصورت خود می کوبید. -تقصیر منه وحید… داریم تاوان پس میدیم. گریه ی بی صدایش با شنیدن ضجه مادر به زاری تبدیل شد. وحید درمانده به هر دو نگاهی انداخت. -ای بابا… من میگم گریه نکنین دوتایی برای من شیون واویلا راه انداختین… تمومش کنید. صدای فریادش گریه ی روشنا را قطع کرد و از ترس به سکسکه افتاد هما روی زانوهایش زد و نالید. کاش مرده بودم کاش سرزایمانش مرده بودم… کاش… خودم میمردم و خدا.‌‌.‌‌. وحید میان حرفش پرید و فریاد کشید. -کاش اون مرده به دنیا میومد…

دانلود رمان شاپرک تنها پروانه قدیمی pdf بدون سانسور

  • مدیر
دیگر نوشته های
موضوعات
دانلود رمان قاصدک پرو مهین عبدی pdf دانلود رمان همخونه اجباری ناشناس pdf دانلود رمان من و آن من دیگر (گان دوم) مهسا حسینی (مهرسا) pdf دانلود رمان گذشته ام را یاد برد اعظم فهیمی pdf دانلود رمان فرش قرمز هاله بخت یار pdf دانلود رمان پسران بد (جلد اول) sober pdf دانلود رمان قرص آرامبخش (جلد دوم) دریا دلنو دریا دلنو pdf دانلود رمان بی هیچ دردان سامان شکیبا pdf دانلود رمان بگشت به خوشبختی گشت به خوشبختی فهیمه رحیمی pdf دانلود رمان مه آلود الن الن دادخواه pdf دانلود رمان شکلات تلخ هما پور اصفهانی pdf دانلود رمان شور عشق مریم پیروند pdf دانلود رمان فارق التحصیل samira pdf دانلود رمان تا کجا با منی رفیق فاطمه پور وکیلی pdf دانلود رمان جانا مطهره حیدری pdf دانلود رمان در دست تعمیر هانیه عصمتی pdf دانلود رمان پشتم باش زهرا حاجی لو pdf دانلود رمان بوف کور صادق هدایت pdf دانلود رمان سهم من پرینوش صنیعی pdf دانلود رمان دل من دل تو rain_girl80 pdf دانلود رمان عروس استاد (جلد دوم) ترنم pdf دانلود رمان پیله تنیدم به سکوت هانیه وطن خواه pdf دانلود رمان حریص مژگان فخار pdf دانلود رمان پای دردها مانده ام دل آرا دشت بهشت و مهسا رمضانی pdf دانلود رمان ساعت دلتنگی سیمین شیردل pdf
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آمار سایت
  • 231 نوشته
  • 0 برگه
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " عصرفارس رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.