خلاصه کتاب:
داستان دختری با موهای سرخ به نام روناک، که در روستا به او لقب جادوگر داده اند، و به زور او را زن ارباب اتابک می کنند، در شب عروسی اش زن اول اتابک فوت می کند و عمارت اتابک آتش می گیرد و همه به این باور می رسند که روناک یک جادوگر است، اما چون اتابک از زن اولش توران که به شدت عاشقش بوده فرزندی نداشته، با ورود روناکی که نمی خواهد...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " عصرفارس رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.