خلاصه کتاب:
رمان درباره دختری۲۳ساله به اسم نازیلااست که باپدرش زندگی می کنه. از اونجایی که خیلی تنبل وفقط آرزوکردن بلده و نه تلاش کردن، پدرش مجبورش می کنه که بره شرکت پسرعموش کار کنه. ولی این کل داستان نیست و اتفاقاتی می افته که اصلا انتظارشونو نداشت و نه حتی انتظار همچین رفتاری از خودش رو….
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " عصرفارس رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.