خلاصه کتاب:
رز احساس می کنه که در حال دور شدن از لیزا ست چون که زمان خیلی کمی با هم هستند و از طرفی همچنان در کلاس های آموزشی دیمیتری شرکت می کنه اما دیمیتری هم خیلی خشک و بی روح برخورد می کنه و هر دو این مسائل باعث شده که رز حس خیلی بدی داشته باشه تا اینکه روزی که قراره رز به همراه دیمیتری پیش یکی از معروفترین های اساتید دمپایرها بروند تا از رز امتحان گرفته بشه متوجه می شن…
خلاصه کتاب:
این مجموعه درباره یک دختر ۱۶ ساله به نام راون مدیسون است که همیشه لباس های تیره میپوشد. هنگامی که ساکنین جدیدی در یک عمارت قدیمی و رها شده ساکن می شوند شایعات شروع به پخش شدن می کند. هر کسی در شهر کوچک راون مدیسون اشاره دارد به Dullsville و معتقد هستند همسایگان جدید در واقع خون آشام هستند…
خلاصه کتاب:
« دانته» خونآشامی در حال گرسنگی است .چیزی که مشتاق آن هست، خون قرمز انسان است. پس از اسیر شدن به عنوان برده خونی برای یک خونآشام زن، او بالاخره فرار می کند .در نهایت، شامه اش او را به نزدیکترین بانک خون می فرستد، تا گرسنگی اش را برطرف کند. پرستار اورژانس «ارین همیلتون» یک شیفت شب شلوغ دارد… تا اینکه یک غریبه زیبا را در بانک خون بیمارستان پیدا می کند. منطقش به او می گوید، که او را به داخل بیاورد. اما او با احساسات قویتر و ناآشنا تلاش می کند، تا از مردی که به نظر عجیب شیفته عطر او شده است، محافظت کند…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " عصرفارس رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.