عصرفارس رمان
عصرفارس رمان
دانلود رمان عشق مخفی مریم نصرتی و فرشته سادات موسوی

دانلود رمان عشق مخفی مریم نصرتی و فرشته سادات موسوی pdf رایگان بدون سانسور

دانلود رمان عشق مخفی از مریم نصرتی و فرشته سادات موسوی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

دختری از جنس پاکی ولی گستاخ، پسری سخت ولی مرد، که تو یه داستان پیچیده و پلیسی گیر هم میفتن… پسری به اسم ایلیا که برای ماموریتش مجبوره که راننده یه خلافکار باشه… خلافکاری که دختری به اسم ادرینا داره و….

خلاصه رمان عشق مخفی

ایلیا: صبح با صدای زنگ گوشیم از خواب بیدار شدم نگاهی به ساعت انداختم و از تخت پایین اومدم به سمت سرویس بهداشتی رفتم و بعد از انجام کارهای لازم بیرون اومدم بعد از صرف صبحونه فردی که درست کرده بودم نتمو روشن کردم بچه های ستاد صدای ضبط شده توسط شنود رو فرستاده بودن واسم حدود یه ساعت بود پام و روی پام انداختم و دستم و به حالت فک کردن زیر چونه ام گذاشتم مثل اینکه قرار بود حدود ۳۶۰ کیلو مواد رو بسازن و پخش کنن اما هنوز نفهمیده بودیم کجا…!! ساعت و نگاه کردم دیر بود سریع آماده شدم و به سمت خونه اهتمام راه افتادم..!! توی حیاط نشسته

بودم و هنوز به اون صدا فک میکردم اهتمام صبح رفته بود استخر!!! صدای در اومد سرم و بلند کردم ادرینا با یه لباس مسخره و و موهاشو که گوجه ای بالای سرش بسته بود بیرون اومد قیافش شبیه این بچه های تخس و شیطون شده بود وهمچنین.. وووهمچنین..خوشگل..نه بابا این کجاش خوشگله توهم!! رفت درو باز کرد که دوستش اومد تو به من و نگاه کرد که ادرینا هم برگشت منو نگا کرد هع یه جوری نگاه می کرد انگار اولین باره منو میدید بلاخره چشمشو ازم گرفت… یاسی خانم صدام کرد به سمت اشپزخونه رفتم. یاسی خانم: ایلیا جان مادر بیا یه چی بخور از صبحه تو حیاطی برو

کتتو درار تا میز و بچینم. _الان یاسی خانم. رفتم تو پذیرایی و کتمو رو دسته مبل انداختم که ادرینا و دوستش از پله ها اومدم پایین و به سمت اشپزخونه رفتن ابروم و بالا انداختم و سر میز نشستم همه بی صدا مشغول خوردن بودیم که صدای سرفه شدیدی شنیدم سرمو بلند کردم دیدم لقمه پریده بود تو گلوی آدرینا و مثل مرغ بال بال میزد به صورت ناخود آگاه به سمتش رفتم و سرشو توی بغلم گرفتم با کف دست بین دو تا کتفش ضربه زدم احساس کردم بهتر شد.. با دستم اروم اروم همون قسمت و ماساژ دادم وقتی کامل خوب شد همونطور که سرش تو بغلم بود گفتم خوبی؟ ادرینا: بهترم…

دانلود رمان عشق مخفی مریم نصرتی و فرشته سادات موسوی pdf رایگان بدون سانسور

  • مدیر
موضوعات
دانلود رمان آوه ه مریم السادات نیکنام pdf دانلود رمان مقبره لیا ساحل pdf دانلود رمان بم کنارتم م کنارتم مرضیه قنبری pdf دانلود رمان سانیا پونه سعیدی و پرستو_س pdf دانلود رمان عاشقانه ای برای پسرم تکین حمزه لو pdf دانلود رمان بوسه های خون آشام (جلد اول) ایلین شریدر pdf دانلود رمان مگه من دل ندارم شیرین یعقوبی pdf دانلود رمان شعله های آتش شیوا الماسی pdf دانلود رمان نفرین تو طاهره خطایی pdf دانلود رمان فایتر اکرم حسین زاده   pdf دانلود رمان برف جنوب زهرا بهاروند pdf دانلود رمان یگانه ستاره چشمک زن و mina.lovestar pdf دانلود رمان فردا بدون من نیلوفر لاری pdf دانلود رمان بیگانه ساره مرادیان pdf دانلود رمان کراش فاطمه اشکو pdf دانلود رمان رسم ممنوعه زهرا pdf دانلود رمان بهار سرد علیرضا خواستار pdf دانلود رمان شاه کلید MoonGirl pdf دانلود رمان پروژه آخرین جاسوس (دو جلدِ کامل) فریده صباغی pdf دانلود رمان آغ یک معراج پرو یک پرنده یک معراج پرو یک پرنده عطیه خلیلی pdf دانلود رمان غیاث رایکا pdf دانلود رمان جنجال فاطمه جعفری pdf دانلود رمان تقاص هما پور اصفهانی pdf دانلود رمان پرتقال من غزل داداش پور pdf دانلود رمان شیطان جذاب سارا کیت pdf
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آمار سایت
  • 179 نوشته
  • 0 برگه
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " عصرفارس رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.