عصرفارس رمان
عصرفارس رمان
دانلود رمان زمهریر طیبه حیدرزاده

دانلود رمان زمهریر طیبه حیدرزاده بدون دستکاری و سانسور

دانلود رمان زمهریر از طیبه حیدرزاده با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

شهرزاد، نویسنده‌ی نمایش‌های رادیویی است. در باور خود، نمایشنامه زندگی‌اش عاشقانه است ولی با دادخواست طلاق از طرف همسرش، پرده تلخی از صحنه‌ی زندگی برایش کنار می‌رود. حال او مانده با پایان تئاتر زندگی‌اش، باورهایی که همچون سراب با آن‌ها روبه‌رو شده است…! وقتی در زمهریر زندگی، عشق رنگ می‌بازد، امید دوباره‌ای به شکوفایی و ماشُدن است؟ زمهریر روایتگر زندگی چندین خانواده از طبقات مختلف جامعه، با همه‌ی تلخی‌ها و شادی‌هایشان است…

خلاصه رمان زمهریر

سال های سال قابِ عکس بی رنگ و نگار مادر برایم چون گنج علی بابا بود. صدای سوت بلبلی زنگ، درون سرم پژواک یافته و چندین برابر شد سایه ی خمیده حاج بابا روی موزاییک های منقوش حیاط دراز شده بود. مادری وقتی سر صندوقچه قدیمی اش می رفت، گاهی ساعت ها صورتش را میان ترمه های بیدزده پنهان می کرد. وقتی علت قرمزی چشمانش را می پرسیدند، گرد و خاک را بهانه می کرد. کوران سوال های بی جواب در مغزم هنگامه ای برپا کرده بود. دست های لرزانم دور تنِ یخزده ام پیچک شد،

چادر سیاهم را روی سر پر از هیاهویم محکم کردم. جلوی درب حیاط خانه پسر کوچکی کوله ی کوچکش را روی زمین گذاشته، کامیون بزرگ آبی اثاثیه کنار خانه ی آقای زند توقف کرده، زن و مردی جوان سر صندلی زشت، نزاعی سخت در کوچه ی همیشه خلوت ما برپا کرده بودند. -هانیه این تنها یادگاری آقاجون خدا بیامرزمه! -محمد… اون چشای کورشده ات رو باز کن، این صندلی جهاز منه! خط ریش عجیب مرد جوان، چشم هایم را به سان توپی گرد کرد. دختر با سماجت تمام دسته صندلی قهوه ای کدر را محکم گرفت،

با صدای آمیخته از خشم فریاد کشید: -مرد حسابی ما یه ساله طلاق گرفتیم، الان واسه یه تیکه چوب سراغمون اومدی؟ مرد با کلافگی دستی بر دور دهانش کشید، ناگهان متوجه تئاتر خیابانی که راه انداخته، شد و لب هایش را به سکوت مهمان کرد. راننده کامیون با کلافگی ناشی از انتظار، چیزی زیر لب غرولند کرد. حاج بابا با دانه های تسبیح بازی می نمود درون چشمانش شعله های مهر تا عمق جانم را گرما بخشید. -شهرزادجان انگار همسایه های جدید داریم… باباجان دیرت نشه! -حاج بابا مادرم با کی…-بعد برات تعریف می کنم…

دانلود رمان زمهریر طیبه حیدرزاده بدون دستکاری و سانسور

  • مدیر
دیگر نوشته های
موضوعات
دانلود رمان انتخاب کن کودکت یا معشوقه ات آرام pdf دانلود رمان بوسه های خون آشام (جلد اول) ایلین شریدر pdf دانلود رمان مگه من دل ندارم شیرین یعقوبی pdf دانلود رمان شعله های آتش شیوا الماسی pdf دانلود رمان نفرین تو طاهره خطایی pdf دانلود رمان فایتر اکرم حسین زاده   pdf دانلود رمان برف جنوب زهرا بهاروند pdf دانلود رمان فردا بدون من نیلوفر لاری pdf دانلود رمان پرتقال من غزل داداش پور pdf دانلود رمان کتیبه دل s_mokhtariyan pdf دانلود رمان یار باش شقایق عفراوی pdf دانلود رمان عاشقانه ای برای پسرم تکین حمزه لو pdf دانلود رمان آینه های خونین مهنا pdf دانلود رمان سانیا پونه سعیدی و پرستو_س pdf دانلود رمان بم کنارتم م کنارتم مرضیه قنبری pdf دانلود رمان آغ یک معراج پرو یک پرنده یک معراج پرو یک پرنده عطیه خلیلی pdf دانلود رمان غیاث رایکا pdf دانلود رمان جنجال فاطمه جعفری pdf دانلود رمان تقاص هما پور اصفهانی pdf دانلود رمان آوه ه مریم السادات نیکنام pdf دانلود رمان دواج مجدد دواج مجدد مهربانو pdf دانلود رمان نیمه شب اتفاق افتاد عسل طاهری pdf دانلود رمان سرمدگی (جلد دوم) دگی (جلد دوم) ریچل مید pdf دانلود رمان تو مال منی هانیه_ف_بابایی pdf دانلود رمان پروژه آخرین جاسوس (دو جلدِ کامل) فریده صباغی pdf
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آمار سایت
  • 174 نوشته
  • 0 برگه
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " عصرفارس رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.