عصرفارس رمان
عصرفارس رمان
دانلود رمان موسرخه و ارباب اتابک (جلد اول) رویا رستمی

دانلود رمان موسرخه و ارباب اتابک (جلد اول) رویا رستمی رایگان pdf بدون سانسور

دانلود رمان موسرخه و ارباب اتابک (جلد اول) از رویا رستمی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

داستان دختری با موهای سرخ به نام روناک، که در روستا به او لقب جادوگر داده اند، و به زور او را زن ارباب اتابک می کنند، در شب عروسی اش زن اول اتابک فوت می کند و عمارت اتابک آتش می گیرد و همه به این باور می رسند که روناک یک جادوگر است، اما چون اتابک از زن اولش توران که به شدت عاشقش بوده فرزندی نداشته، با ورود روناکی که نمی خواهد…

خلاصه رمان موسرخه و ارباب اتابک

انگار واقعا نحس بود. همین دیروز بود داشت با خودش تکرار می کرد که تمکین نمی کند. زیر بار هیچ رابطه ای نمی رود.  ولی اتابک بعد از ۱۰ روز او را به اتاقش خواسته بود. چقدر نفرت انگیز بود. نمی گذاشت. مثلا می خواست چه کند؟ هیچ غلطی نمی توانست بکند. به جای لباس سیاه یک لباس زرد برایش انتخاب کرده بودند. امشب ماهیانه را بهانه می کرد. تا یک هفته بیمه می شد. تا بقیه اش هم خدا کریم بود. کافی بود کمی اعتماد همه را جلب کند. بعد خیلی راحت می توانست فرار کند. فعلا از همه طرفه محاصره بود. تقریبا نزدیک به نیمه شب بود. همه از خستگی بیهوش شده بود.

دستانش را جلوی لباسش حلقه کرد و از اتاقش بیرون آمد. یک راست به اتاق بازسازی شده ی اتابک رفت. سوگل می گفت از روز اولش هم قشنگ تر شده. تمام وسایل را دوباره از شهر سفارش داده بود. مشتاق بود داخل اتاق را ببیند. چند روز پیش دیده بود چند کارتن بزرگ آوردند. ولی کنجکاوی نکرد. چیزی برایش اهمیت نداشت که کنجکاوی کند. پشت در ایستاد و در زد. -بیا داخل. در را باز کرد و داخل شد. اتابک کنار پنجره نشسته بود و پیپ می کشید. از مردهایی که دود می کشیدند بدش می آمد. نفرت انگیز بود. -سلام. اتابک برنگشت نگاهش کند. روناک در را پشت سرش بست. -منو خواسته بودین.

اتابک این بار برگشت و نگاهش کرد. با این رنگ چقدر زیبا شده بود. این دختر حتی از توران هم زیبا تر بود. زیباییش هم بیشتر به همین رنگ مو و چشم ها بود. خاص بود. عین یک ملکه ی واقعی! اتابک پیپش را خاموش کرد. پنجره را بست. از جایش بلند شد و به سمت روناک آمد. جوری قدم برمی داشت که روناک ترسید. -ارباب… -چند سالته دختر؟ – ۱۷ سال. -چرا خواستی زن من بشی؟ ثروت؟ خانم بودن؟ با اینکه می ترسید ولی سرش را بالا آورد. -مجبورم کردن. جواب روناک به اتابک زور آمد. با اخم پشت سر روناک ایستاد. رعشه ای به تن روناک افتاد. جوری که لرزش شانه هایش کاملا مشخص بود…

دانلود رمان موسرخه و ارباب اتابک (جلد اول) رویا رستمی رایگان pdf بدون سانسور

  • مدیر
دیگر نوشته های
موضوعات
دانلود رمان انتخاب کن کودکت یا معشوقه ات آرام pdf دانلود رمان بوسه های خون آشام (جلد اول) ایلین شریدر pdf دانلود رمان مگه من دل ندارم شیرین یعقوبی pdf دانلود رمان شعله های آتش شیوا الماسی pdf دانلود رمان نفرین تو طاهره خطایی pdf دانلود رمان فایتر اکرم حسین زاده   pdf دانلود رمان برف جنوب زهرا بهاروند pdf دانلود رمان فردا بدون من نیلوفر لاری pdf دانلود رمان پرتقال من غزل داداش پور pdf دانلود رمان کتیبه دل s_mokhtariyan pdf دانلود رمان یار باش شقایق عفراوی pdf دانلود رمان عاشقانه ای برای پسرم تکین حمزه لو pdf دانلود رمان آینه های خونین مهنا pdf دانلود رمان سانیا پونه سعیدی و پرستو_س pdf دانلود رمان بم کنارتم م کنارتم مرضیه قنبری pdf دانلود رمان آغ یک معراج پرو یک پرنده یک معراج پرو یک پرنده عطیه خلیلی pdf دانلود رمان غیاث رایکا pdf دانلود رمان جنجال فاطمه جعفری pdf دانلود رمان تقاص هما پور اصفهانی pdf دانلود رمان آوه ه مریم السادات نیکنام pdf دانلود رمان دواج مجدد دواج مجدد مهربانو pdf دانلود رمان نیمه شب اتفاق افتاد عسل طاهری pdf دانلود رمان سرمدگی (جلد دوم) دگی (جلد دوم) ریچل مید pdf دانلود رمان تو مال منی هانیه_ف_بابایی pdf دانلود رمان پروژه آخرین جاسوس (دو جلدِ کامل) فریده صباغی pdf
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آمار سایت
  • 174 نوشته
  • 0 برگه
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " عصرفارس رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.